شبهه: آفرینش آسمانها و زمین سریع بود یا فوری؟
شبهه: آفرینش آسمانها و زمین سریع بود یا فوری؟
طرح شبهه:
الله (جل جلاله) آسمانها و زمین را در 6 روز آفریده است، سورهی اعراف/54، و مسلمانانی که میخواهند به قرآن چهرهی علمی بدهند میگویند: این 6 روز، منظور 6 دوره است، امّا سورهی بقره/117، میگوید که الله (جل جلاله) به صورت (آنها را) خلق میکند.
آیات مطرح در شبهه:
1 – «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» «پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر تخت چیره شد با (پرده تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها اومیآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، خداوندی است که پروردگار جهانیان است». [اعراف/54]
2 – «بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» «هستی بخش آسمانها و زمین، او است. و هنگامیکه فرمان وجود چیزی را صادر کند، تنها بدو میگوید: باش! پس میشود». [بقره/117]
نگاهی گذرا به شبهه:
منتقد در شبههای دیگر آیات مطرح در سورهی فصلت را ناهماهنگ با بقیّه آیاتیکه اشاره به خلق زمین و آسمانهاست، مطرح نموده؛ امّا در این شبهه صورت و طرح شبهه را عوض نموده است. مبنی بر اینکه در سورهی اعراف خداوند (جل جلاله) اشاره به مرحلهای بودن خلقت زمین وآسمانهاست، مطرح نموده؛ امّا در این شبهه صورت و طرح شبهه را عوض نموده است. مبنی براینکه در سورهی اعراف خداوند اشاره به مرحلهای بودن خلقت زمین و آسمانها دارد، و چون در آیهی 117 سورهی بقره خداوند (جل جلاله) خلق آنها را آنی بیان میکند. پس منتقد برای پیشگیری از توضیح علمی و مرحلهای آفرینش زمین به پیش داوری و مهارت در غلط اندازی راه تحقیق و پژوهش را مسدود نموده؛ و القاء میکند که قرآن پژوهان میخواهند به قرآن چهرهی علمی بدهند و روز را (دوره) قلمداد مینمایند. طرح این شیوهی نقد به قصد روشنگری و کسب اطلاع نیست، بلکه روشی برای غلطاندازی و انحراف فکری و ذهنی مخاطبان است. غافل از اینکه این دورهای بودن خلق هستی، هر چند هزار و چهارصد سال پیش قرآن بدان اشاره نموده است، اصلی است که امروزه علوم به صراحت بدان اذعان میکند. علوم فضایی (سال کهکشانی) را مطرح میکند و دانشمندان اظهار میکنند (گردش خورشید در مدت 200 میلیون سال به دور محوری در فضا، سال کهکشانی نام دارد. (اوبرریوز) برای ستارگان تفاوت عمر قایل است و میگوید: «عمر خورشید میتواند 10 میلیارد سال باشد. بعضی از ستارگان درخشان 10 میلیون سال عمر میکنند و بعضیها صدها میلیون سال»، تفاوت عمر ستارگان، تفاوت در مدار گردش آنان است، که علم بدان اعتراف نموده و جای بحث و مناقشهی نظری نمیباشد. برای مثال:
- به طور متوسط طول روز درکرهی زمین 12 ساعت است، و زمین در مدت 365 روز یکبار به دور خورشید میچرخد. در صورتی که: - طول روز در سیّارهی عطارد، سه ساعت است، و پلوتون 266/8 سال زمینی یکبار به دور خورشید میچرخد.
– اما طول روز در سیارهی پلوتون 2967 ساعت است، و پلوتون 266/8 سال زمینی یکبار به دور خورشید میچرخد. چون طول روزها مساوی نیستند، مدارها متفاوت سبب تغییر در مقدار طول شب و روز، سال و حرکت (وضعی) و (انتقالی) سیّارات میشود.
پاسخ به شبهه:
1 – ابتدا لازم است بدانیم علم ثابت کرده است؛ «یوم» مطرح در آیهی (54) اعراف، روز معمول و متداول 12 ساعتی که از گردش زمین به دور خودش حاصل میشود؛ نمیباشد، بلکه بعضی آیات، (روز) یا «یوم» به معنی (دوارن) است، که برههای از زمان میباشد، و این دوران متفاوت است همچنانکه طول روزهای زمین ثابت نیست، بلکه به فصول متفاوت، متغییر است. لذا «یوم» مطرح در آیات مورد نقد به معنی برههای از تاریخ حیات هستی است که هنوز منظومهی شمسی شکل نگرفته و چرخش زمین به دور خوش و خورشید، صورت نگرفته است. لذا اگر معنی «یوم» مطرح در آیه را به معنی 12 ساعت زمینی قلمداد کنیم، فاقد اعتبار علمی است؛ چون نه صور فلکی موجود است ونه مدار حرکت آنها.
2 – چنانچه در مقدمه بدان اشاره رفت، طول روز در سیّارات (زمین، عطارد و پلوتون) دارای تفاوتهای آشکار میباشد، همین تفاوت برای سایر سیّارات و سایر منظومههای در گردش در بقیهی کهکشان صادق است. (هابل) در سال 1924 م اظهار نمود که: 41 کهکشان از ما دور، و با سرعت 000/60 کیلومتر در ثانیه از ما دورتر میشوند. (اوبرریوز،1381) لذا طول روز بر پایهی گردش سیّارات به دور خورشید در هر کدام از منظومهها یکسان نیستند، تا حکم واحدی برای واژهی «یوم» در تمام آیات قرآن صادر کنیم.
3 – دانشمندان ادامهی حیات زمین را اینگونه برآورد میکنند:
الف – آبشدن کلیهی یخهای قطب و پوشاندن سطح زمین توسط آب.
ب – سبزشدن نوعی جنگل آمازونی، در سراسر زمین همانند گلخانه.
ج – در مرحلهی سوّم، گرمشدن جوّ زمین و تبخیر کلیّهی آبهای روی آن.
د – در مرحلهی چهارم، ساطع شدن بار نیرومند ستارهای از درون خورشید و گرم نمودن سیّارگان داخلی و نزدیک به خورشید از جمله (عطارد) ، (زهره) ، (زمین) و (مریخ) و تبخیر نمودن آنها.
ه – در مرحلهی پنجم، از تحولات کیهانی، گرم شدن سیّارههای دورتر همانند (زحل)، (اورانوس)، (نپتون) و (پلوتون) تحت تأثیر هوای داغ و سوزان مرکز خورشید و تبخیر نمودن آنها.
و – در مرحلهی ششم، بر اثر ستارهی مرکزی (خورشید)، سیّارهها به تودهای از گاز تبدیل میشوند. به این ترتیب مادهی سیّاره تبخیر شدهی ما، یعنی (زمین) به همان گاز کهکشانی باز میگردد که 5/4 میلیارد سال قبل از آن سرچشمه گرفته است، و از این مادهی رقیق (سحابیهای جدید) شکل میگیرند و در میانهی آنها ستارگان و منظومههای سیّارهای جدید پدیدارمیشوند. (اوبرر یوز، 1381).
این نظرات هر چند قابل اثبات و یقینی نیستند، ولی اشاراتی در این باب در قرآن آمده است. خداوند (جل جلاله) در چند جای قرآن در مورد تغییرات کهکشان اشاره نموده است.
«يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ (6) فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ (7) وَخَسَفَ الْقَمَرُ (8) وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ» «میپرسند روز قیامت کی خواهد بود؟! هنگامیکه چشمها سراسیمه و آشفته میشود. و ماه بینور و روشنائی میگردد، و خورشید و ماه گردآوری میگردد». [قیامت/9-6]
در تغییر زمین به زمینی دیگر و تغییرات فیزیکی و ساختاری آن هم قرآن اشاره نموده است. (والله اعلم)
«يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ». (ابراهیم/48)
در آن روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانها یدیگری تبدیل میشوند وآنان در پیشگاه خداوند یگانه مسلّط (بر همه چیز و همه کس) حضور به هم میرسانند.
نتیجه میگیریم، شکلگیری زمین به 5/4 میلیون سال قبل بر میگردد، که طی مراحلی به این شکل در آمده است. و هر مرحلهی آن در قرآن به نام «یوم» نامگذاری شده است.
4 – آیهی 117 سورهی بقره، عطف برآیهی 116 میباشد، که آن هم پاسخی به یهود و نصاری است، چون یهودیان میگفتند: (عزیر) پسر خداست، و نصاری میگفتند: (عیسی) پسر خداست. لذا پیام آیه این است که اولاد کسی، جزئی از اجزای مادی جداشده از بدن اوست و پس از طی مراحل تدریجی خاص، فردی مشابه و مانند او میشود؛ در حالیکه خداوند (جل جلاله) منزّه از مثل و مانند است. زیرا تمام موجودات، آسمانها و زمین مملوک او هستند و وابسته به ذات او و خداوند (جل جلاله) مُبدع آنهاست؛ بدون الگو از کسی، و هرگاه اراده او بر چیزی قرار گیرد و فقط فرمان دهد موجود شو، موجود میشود. پس آیه بیانگر دو گانگی در خلقت آسمانها و زمین ومراحل شش دورهای آنها نیست، چنانچه منتقد تصور میکند بلکه توضیحی بر مبنای اقتدار ربوبیت خداوند (جل جلاله) نسبت به خلق هستی است.
5 – آیه در رابطه با خلق هستی، دو مطلب را بیان میکند؛ یکی ارادهی خداوند (جل جلاله) است، و واژهای «قضی» اشاره به این مطلب بوده، که مافوق ارادهی هستی است، و هیچ نیرویی بازدارندهی اراده و خواست او نیست. مطلب دوّم، صدور فرمان برای تحقق امری است؛ که اراده او به آن تعلق میگیرد. فعل «کُن» صدور فرمان برای اجرا و تحقق طرح و پروژهی مورد نظر است. و مطلقاً برداشت این از آیه نمیرود که صدور فرمان تحقق، آنی و لحظهای باشد، بلکه پیام رسان این مطلب است، که صدور فرمان برای تحقق امری قطعی است و مانع و بازدارندهای قادر به پیشگیری از آن نمیشوند، امّا به طی نمودن مراحل تکمیلی آن همانند شکلگیری مراحل نطفه در (رَحِم و تولد و رشد و نموّ) انسان در آیهی 3 سوره طلاق اشاره صریح به قدرت ارادهی خداوند (جل جلاله) است.
«إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ» «خداوند (جل جلاله) فرمان خویش را به انجام میرساند و هرچه را بخواهد بدان دسترسی پیدا میکند».
6 – درمورد تشکیل منظومهی شمسی، اعتقاد صاحبنظران بر این است که منظومهی شمسی از سه نسل تکوین یافته است. نسل اوّل، خورشید با عمری حدود 5 میلیارد سال، نسل اوّل سیّارات و سیّارکها، نسل دوّم، اقمار سیّارات در نسل سوّم، منظومهی شمسی را تشکیل میدهند. این مراحل علمی در همان 6 روز یا مرحلهی کیهانی صورت گرفته است که سورهی اعراف بدان اشاره نموده است، هر چند هیچکدام از نظریات علمی یقینی نیستند. بنابراین آیهی 117 بقره، فرمان تحقق مراحل خلقت است که طی مراحل ششگانه تشکیل شده است.
شرح تفصیلی آیات:
این شش روز، میتواند شش مرحله باشد، و چه بسا شش دوره، یا شش روز از روزهای خدا؛ و این روزها با مقیاسهای زمانی ما ناشی از حرکت کرات است. چرا که پیش از آفرینش کائنات، این کراتی که ما زمان را با حرکت آنها میسنجیم، و جود نداشتهاند. روز خدا (جل جلاله) را برابر با هزار سال در مقیاس ما قلمداد میکند و میفرماید:
«وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» «یک روز خدا، بسان هزار سالی است که شما میشمارید و به حساب میآرید». [حج/47]
و در مقیاس قیامتی که نظم جهان به هم میخورد و دیگر حرکت وضعی زمین به شکل امر عادی باقی نمیماند؛ مقیاس آن را پنجاه هزار سال برآورد مینماید.
«فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» «فرشتگان و جبرئیل به سوی او (پر میکشند) و بالا میروند در مدّتی که پنجاه هزار سال (معمولی برای انسانها) طول میکشد» (معارج/4).
تردیدی نیست که شب و روز مطرح در آیه، همان شب و روز ما نیست، که 24 ساعت بوده واز گردش زمین و نظم منظومهی شمسی تحقق یافته است. و مراحل شکلگیری زمین، و استقرار کوهها در آن و تقدیر نیازمندیهای آن در مراحل چهارگانه آیات سورهی (فصلت) بیانگر این امر است. و سرآغاز و مواد اولیهی آن که به صورت (گاز) وجود داشته، گویای این واقعیت است. و در سوره انبیاء به آن اشاره میکند.
«أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» «آیا کافران نمیبینند که آسمانها و زمین به هم متّصل بوده و سپس آنها را از هم جدا ساختهایم و هر چیز زندهای را از آب آفریدهایم. آیا ایمان نمیآوردند؟». (انبیاء/30)
در آیهی فوق اشاره به یکپارچه بودن مواد اولیهی است که بعد از فعل و انفعالات و مراحل تغییر از هم جدا شده و به صورت کرهی زمین و سایر آسمان هفتگانه درآمده است. دانشمندان میگویند: این مادهی اوّلیه گاز (سحاب) بوده است. زمین دو روز یا (دوره) زمانی را طی نموده تا به صورت بستری مناسب برای سایر نیازمندیهای دیگر در آمده است و سپس در دو دورهی دیگر کوهها و نباتات و حیوانات در آن به وجود آمده است، که دو دورهی پایانی نتیجهی چهار روز مطرح شده در آیات فصلت است صاحب (المنار) چهار دوره را این گونه بیان میکند:
1 – دورهی اوّل، دورهی گازی زمین است، و از مادهی اوّلیه و عمومی جدا میشود.
2 – دورهی دوّم، دورهی سرد شدن زمین، و پوشیده شدن آن توسط آب است.
3 – دورهی سوّم، دورهی خشک شدن زمین و خلق و شکلگیری کوهها در زمین است.
4 – دورهی چهارم، دورهی ظهور و بروز حیات نباتات، جانوران و سایر مخلوقات است.
امّا آسمان هفتگانه، عالم بالا و مافوق زمین است، و مادهی اوّلیه آنها هم گازی است که زمین از آن خلق شده است. و در دو دوره خلق شده، برابر دو دورهی خلق زمین و سرد شدن آن.
امّا معنای «کُن فَیَکُون» آیه، حکم ارادهی خداوند (جل جلاله) را بیان میکند، نیرویی که مافوق همهی نیروهاست. در هر امری که اراده کند به و جود چیزی، موجود میشود، جمهور علماء بر این رأیند که تعلّق ارادهی خداوند (جل جلاله) برای ایجاد چیزی، تحقق آن را به دنبال امری دارد. یعنی مرحلهی اوّل امر و ارادهی خداوند (جل جلاله) است، مرحلهی دوّم تحقق و ایجاد امرمورد نظر است. و نیروی بازدارندهای در مقابل اراده خداوند (جل جلاله)، مانع حصول امر مورد نظر نمیباشد. و فعل «کُن» (باش) اصل و پایه برای نظام تکوین است. و علماء آن را به دو دسته تقسیم میکنند: (استعداد جبری) که اختیاری برای ایجاد باقی نمیگذارد همانند حرارت برای آتش، یعنی آتش از استعداد جبری بهرهمند است و (حرارت) زایدهی آن، ولی (استعداد اختیاری) ملازم اسباب و سبب و مقدمات آن است، همانند تولّد بچه، که مقدمهی آن ازدواج زوجین و اختیار و ارادهی آنان در این مورد است. امّا استعداد جبری و استعداد اختیاری و تدریجی همگی خارج از ارادهی خداوند (جل جلاله) نیست؛ امر «کُن» همان ارادهی مطلق است. که هیچ ارادهی تاب مقاومت و بازدارندگی در مقابل آن را ندارد.
نتیجهگیری:
به مفهوم آیهی (117 بقره) و ربط آن با آیهی 116 قبل از آن، پاسخی به علمای اهل کتاب است و تصویری از اقتدار و بینیازی خداوند (جل جلاله) به اولاد است، زیرا او خالق همهی کائنات بوده و فرمان او را هیچ قدرتی بازدارندهاش نیست. چون هر نیازی به دنبالش ضعف ایجاد میکند ولی خداوند (جل جلاله) نه نیاز به اولاد دارد و نه ضعیف است، بلکه هستی به فرمان او شکل گرفته است. صحت پیام آیه اقتدار (ربوبیت) را میرساند و موضوع آن شکلگیری مرحلهای نظام هستی، آسمانها و زمین نیست، تا در تناقض با آیهی (54) سورهی اعراف باشد. بنابراین منتقد در مقایسهی مفهوم آیات، خود دچار تناقض گردیده است.
منابع و مراجع
1– تفسیر فی ظلال، سید قطب، مصطفی خرم دل، نشر احسان، سال 1387
2–تفسیر نور، مصطفی خرم دل، نشراحسان، سال 1386
3 – تفسیر کشّاف، علامه زمخشری، انصاری، نشر ققنوس، سال 1389
4 – تفسیر المنار، رشید رضا، دارالفکر، بیروت
5 – اتمهای سکوت شگفتیهای تکامل کیهان، اوبرر یوز، عباس مخبر، مرکز چاپ، 1381
6 – پژوهش در اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضایی، انتشارات کتاب مبین، 1380
7 – زمین در فضا، تقی عدالتی، حسن فرجی، آستان قدس رضوی، سال 1374
8 – زمین در فضا، احمد دالکی، گیتا شناسی، سال 1389
برای دریافت کتاب به صورت pdf بالای لینک زیر کلیک کنید.