شبهه: خلقت آسمانها و زمین شش روز طول کشید یا هشت روز؟
طرح شبهه:
در سورهی اعراف/54، سورهی یونس/3، سورهی هود/7، سورهی فرقان/59، به روشنی اعلام میکند که الله زمین و آسمانها را در 6 روز آفرید، اما در سورهی فصلت/9-12 جمع روزهاییکه الله بدانها اشاره میکند (8) روز است.
آیات مطرح در شبهه:
1- «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» [اعراف/54].
«پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر تخت چیره شد با (پرده تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او میآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، خداوندی است که پروردگار جهانیان است».
2- «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» [یونس/3].
«پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس به اداره جهان هستی پرداخت. زمام اداره جهان هستی به دست او است کسی میانجی نمیتواند بشود مگر پس از اجازه او. این خدا است که صاحب و پرودگار شما است، پس او را پرستش کنید آیا گوشزد نمیشوید».
3- «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» [هود/7).
«خدا آن کسی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید و تخت قدرت خدا بر آب، قرار داشت. تا شما را بیازماید که چه کسانی از شما کارهای نیکو میکنند اگر به آنان بگوئی شما بعد از مرگ برانگیخته میشوید کافران میگویند این یک جادوگری آشکاری است».
4– «الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا» [فرقان/59].
«آن کسی که آسمانها و زمین را و همه چیزهای میان آن دو را در شش دوره آفریده است، و آن گاه بر تخت نشسته او دارای رحمت فراوان و فراگیر است پس از شخص بسیار آگاه و فرزانه بپرس».
5– «قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (9) وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ (10) ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ (11)فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» [فصلت/9-12).
«بگو: آیا به آن کسیکه زمین را در دو روز آفریده است ایمان ندارید، و برای او همگونها و انبازهائی قرار میدهید؟ او آفریدگار جهانیان هم میباشد. او در زمین بر فراز آن کوههای استواری قرار داد، و خیرات و برکات زیادی در آن آفرید، و مواد غذائی زمین را به اندازه لازم مقدر و مشخص کرد. اینها همه روی هم در چهار روز کامل به پایان آمد، بدان گونه که نیاز نیازمندان و روزی روزی خواهان را برآورده کند سپس اراده آفرینش آسمان کرد، در حالیکه دود بود. به آسمان و زمین فرمود: چه بخواهید و چه نخواهید پدید آئید (و شکل گیرید) گفتند: فرمانبردارانه پدید آمدیم آنگاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند، و در هر آسمانی فرمان لازمهاش را صادر فرمود آسمان نزدیک را با چراغهای بزرگی بیاراستیم و محفوظ داشتیم. این برنامهریزی خداوند بسیار توانا و بس آگاه است».
نگاهی گذرا به شبهه:
جملهی کوتاه «فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» که معادل فارسی، (در شش روز) است، در چندین جای قرآن مطرح شده است. از جمله سورههای اعراف، یونس، هود، و فرقان که منتقد بدانها استناد نموده است. و در مقام مقایسهی موضوعهای مطرح شدهی فوق، با طرح این موضوع در آیات 9-12 سورهی فصلت تحت عنوان «خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ» و «وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ» و «فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ» تناقض و عدم انسجام در رشتهی کلام، در قرآن را میبینید.
در نگاه سطحی و بدون دقت به سیاق آیات، و بدون توجه به آیات دیگر در همین باب ، نوعی تضاد و تناقض مشاهده میشود، چون (6) روز آیات فوق، با (8) روز جمعبندی ظاهری آیات فصلت، اینگونه برداشت را نشان میدهد. ولی واقعیت امر خلاف این است.
پاسخ به شبهه:
1- ابتدا لازم است، این نکته مورد بررسی قرار گیرد که «أَيَّامٍ» و «یَوم» در آیات مطرح شده در شبهه، روز معمول و متداول 12 ساعتی که از گردش زمین به دور خودش حاصل میشود، نمیباشد؛ بلکه «ایَّام» به معنی (دوران) و برههای از زمان است، که شاید این دوران هزار سال یا کمتر، یا شاید میلیونها سال، طول هر دورهی زمانی باشد. چون «یَوم» به معنی (روز) معمول نتیجهی شکلگیری منظومهی شمسی، و چرخش زمین به دور خودش و خورشید است که در مرحلهی خلق زمین هنوز صورت نگرفته است، لذا لفظ (یَوم) به مفهوم امروزی بیمعنی و فاقد اعتبار علمی میباشد، و منتقد آن را نادیده گرفته است. دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، آورده که کلمهی «یوم» در قرآن به معنی زیر آمده است:
الف – از طلوع خورشید تا غروب آن: «فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ» [بقره/196] «و هرکس که [قربانی حج] نیافت (باید) در هنگام صبح سه روز روزه بگیرد» «بقره/183-184».
ب – مقدار دورهای از زمان: «فذکرهم بایام الله» و روزهای خدا را به آنان یادآوری کن. (ابراهیم/5).
ج – زمان خارج از مفهوم مادی: «یوم القیامه – الیوم الاخر»، که در این حالت «یوم» در مقابل کلمهی «لَّيْلِ» قرار نمیگیرد، و مترادف لفظ «نَّهَارِ» نیست.
2- تصوّرات منتقد، در محدودهی زمین و منظومهی شمسی است، هر چند (یوم) در بقیهی سیارات منظومهی شمسی یکسان نیست. چون از نظر کیهانشناسی و علم نجوم سال (کهکشانی) با سال زمینیان تفاوت فاحشی دارد.
(اوبر یوز) فیزیکدان در کتاب (اتمهای سکوت) سال کهکشانی را اینگونه تعریف میکند. گردش خورشید در مدت 200 میلیون سال به دور محوری در فضا، سال (کهکشانی) است. حال، بنا به این تعریف علمی، اگر 200 میلیون سال را به 365 روز مطرح در زمین و منظومهی شمسی تقسیم کنیم، عدد حاصل قابل مقایسه با 12 ساعت ساکنان زمین نمیباشد.
3- نظرات متفاوت در خلق زمین:
الف – در نظریهی اول در خلق زمین از نظر سیاق آیات، «وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ» (فصلت/10) عطف به «خَلَقَ الْأَرْضَ» در آیهی (9) گردیده است. و دو جملهی «فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ» معترضه بوده، و فصل آن دو در آیات جداگانه، هیچ خللی بر جملهسازی و پیام اصلی آیات ندارد، و مجموعهی عطفها به قید واحدی بر میگردند. زیرا از نظر ادبی و علم بلاغت، عطفهای پیدرپی به یک قید واحد (مکانی – زمانی) امری ممکن است؛ چون اصل بر اشتراک معطوف و معطوفعلیه، بر قید واحد است. برای مثال: (اکرمت زیدا و ضربت عمروا ورأیت خالدا فی الدار) کلیهی عطفها به قید واحد «الدار» ارجاع داده شدهاند. طبق این نظریه خلق زمین و متعلقاتش 4 دوره طول کشیده، و خلق آسمانها 2 دوره، جمعاً 6 دوره میشود.
«قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (9) وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ» [فصلت/9-10].
«بگو: آیا به آن کسیکه زمین را در دو روز آفریده است ایمان ندارید، و برای او همگونها و انبازهائی قرار میدهید؟ او آفریدگار جهانیان هم میباشد. او در زمین بر فراز آن کوههای استواری قرار داد، و خیرات و برکات زیادی در آن آفرید، و مواد غذائی زمین را به اندازه لازم مقدر و مشخص کرد. اینها همه رویهم در چهار روز کامل به پایان آمد، بدان گونه که نیاز نیازمندان و روزی روزی خواهان را بر آورده کند».
ب – در نظریهی دوم خلق زمین از نظر آیات، نکته دیگری که از نظر علم کیهانشناسی قابل بحث و بررسی است، این است که اگر سیارات هفت گانهی منظومهی شمسی که مافوق زمین ما قرار دارند، را به «سَبْعَ سَمَاوَاتٍ» تعبیر و تفسیر کنیم، دو روز یا دوران مذکور در آیهی (9) سورهی فصلت، با دو روز یا دوران مذکور در آیهی (12) سورهی فصلت مقارن و همزمان میباشند، چون مهندسی خلقت هستی و مراحل تکوین نخستین زمین، یعنی مرحلهی اول مرحلهی (خاص) و کالی، و مرحلهی دوم پختگی و رسیدهشدن را نشان میدهد، یا به عبارتی مرحلهی ذوب شدن و گازی، و دیگری مرحلهی منجمد شدن، و شکلگیری کرات، همزمان با آفرینش زمین را دربر دارد. زیرا چهار روز یا دوران مذکور در آیهی 10 خاص زمین و مکمل دوران قبلی، که روی هم شش دوران میباشند. آیات 27 تا 32 سورهی نازعات هم اشارهای به این نظم و مهندسی در خلقت کرات است، طبق این نظریه، خلق زمین و آسمانها در 2 دوره شکل گرفته، و 4 دوره در آیهی 10 فصلت مربوط به مهیا شدن زمین برای زندگی گیاهی و انسانی است. و با این نظریه در 6 دوره، مجموعه زمین و آسمانها شکل گرفته است.
دو مرحلهی شکل گیری نظم و خلق زمین:
مرحله اول:
1- خلق آسمان، با توجه به آیات دیگر در قرآن، اشاره به خلق خورشید، کانون منظومهی شمسی است.
«أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا» «(ای منکران معاد!) آیا آفرینش شما سختتر است یا آفرینش آسمان که خدا آن را بنا نهاده است؟)» (نازعات/27).
2- سقف مورد اشاره، نظمبخشیدن به جاذبهی خورشید و در مدار قرار دادن سایر سیارات از جمله (زمین) در منظومهی شمسی است.
«رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا» «ارتفاع و بلندای آن را بالا برد و گسترشش داد، و آن را آراسته و پیراسته کرد و سر و سامانش بخشید.» [نازعات/28].
3- دفع تاریکی و ایجاد روشنایی، بیانگر این واقعیت است که قبل از در مدار قرار گرفتن سیارهی زمین، و نظمبخشی منظومهی شمسی، تاریکی و ظلمت حاکم بوده است، سپس نور و روشنایی پا به حیات میگذارد و در نتیجهی چرخش زمین به دور خودش، «لَيْلَ» و «ضُحَاهَ» به وجود میآیند.
«وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا» «و شب آن را تاریک کرد، و روز آن را پدیدار و روشن ساخت» [نازعات/29].
این مرحله، و آیات آن، مرتبط و هممعنی به آیات 9-12 فصلت است.
مرحله دوم:
1- در مرحلهی دوم، زمین به صورت مستقل مورد بحث قرار میگیرد. در این مرحله از خلق آن صحبت نمیشود. چون خلق زمین همزمان با خورشید در مرحلهی اول شکل گرفته است، بلکه صحبت از (دحو) مرحلهی بعد از خلق، یعنی گستراندن و شکلبخشی به زمین برابر مسؤولیت آن است.
«وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا» «و پس از آن، زمین را غلتاند و گستراند». [نازعات/30]
2- بعد از گسترش زمین، آمادگی آبخیزی و رشد گیاهان و مراتع در آن پیدا میشود.
«أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا» «آب آن را و چراگاه آن را پدیدار کرد». (نازعات/31)
3- با توجه به سیاق آیات در مرحلهی نهایی، جهت استواری زمین و بسترسازی شرایط زیست محیطی، کوهها شکل میگیرند.
«وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا» «و کوهها را محکم و استوار کرد». (نازعات/32)
این آیات هماهنگ به آیهی 10 سورهی فصلت هستند. در این نظریهی 4 دوره یا روز اختصاص به این مرحله دارد. و 2 روز یا (دوره) در آیات 9-12 مربوط به خلق زمین، خورشید و سایر سیارات است. (والله اعلم)
ج- در نظریهی سوم خلق زمین از نظر آیات، بعضی از مفسرین با تقدیر مضاف «تتمه» در نتیجه تقدیر کلام چنین بیان میکند: «و قدر حصول أقواتها فی تتمه أربعه أیام» یعنی (خداوند(جل جلاله) خلق و ایجاد ارزاق را در تتمه چهار روز مقدر فرموده، که ظرف چهار روز، ظرف برای خلقت زمین و پدید آوردن (ارزاق) باهم است. و مفسّران برای تفهیم موضوع در معیار زمانی میگویند: خداوند(جل جلاله) روز یکشنبه و دو شنبه زمین را خلق کرده، و سه شنبه و چهار شنبه موجودات و سایر مخلوقات مطرح در آیه را آفریده است. و مراد خداوند(جل جلاله) از چهار روز، در تتمهی دو روز اول است که جمعا چهار روز میشود.
شرح تفصیلی آیات:
«یوم»: در لغت به معنی روز است. که در معادل فارسی در بسیاری از موارد، به معنی (دوران) استعمال میشود نه به معنی 12 ساعت، به عنوان مثال میگوییم: (یک روز، مردم در سایهی پیام اسلام زندگی میکردند و روز دیگر، جباران بنی اُمیه و بنی عباس بر مردم مسلط شدند، پیداست روز در این تعبیرات به معنی دوران است، خواه یک سال باشد، یا هزاران و یا میلیونها سال، یا میگوییم یک روز، کرهی زمین یکپارچه آتش بود، روز دیگر سرد شد، و آماده حیات، تمام این تعبیرات اشاره به دوران است.
اگر تصور شود که آسمان و زمین در شش روز آفریده شده به مصداق روز دنیایما، برخلاف فهم از قرآن و علم است. چون علم میگوید طبق نظریهی دانشمندان، میلیاردها سال طول کشیده تا زمین و آسمان به وضع کنونی در آمده است. و در قرآن اشارههای زیادی به یوم و اّیام شده که منظور قرآن، دوران است، و این دوران متفاوت است؛ شاید این دوران هزاران یا میلیونها سال طول بکشد. مثلا یوم به معنی تعبیر از عالم رستاخیر «يَوْمُ الْقِيَامَةِ» واقعاً با تعبیر و تفسیر روز معمولی ما نمیخواند.
تصور، از یوم و تعمیم آن به روز حیات دنیایما، در منظومهی شمسی، و تعمیم آن به یومهای مورد نظر قرآن که هر کدام موقعیتی و دورانی را اشاره میکنند، برخلاف اصول علمی است. در حیات دنیایی منظومهی شمسی ما، (یوم یا روز) ما حاصل حرکت سایره زمین روی مدار به دور خودش است، که طی 24 ساعت، یک شبانهروز را پشت سر میگذارد، و طی یک سال یا 365 روز، یک دور کامل روی مدارش به دور خورشید گردش میکند. حال اگر برای دو سّیارهی دیگر این منظومه، ساکنانی فرضی درنظر بگیریم و سال و شب و روز، ساکنان سیّارهی زمین خودمان را با آنان مقایسه کنیم، چنین خواهد شد که با این تفسیر و تعمیم از (یوم و روز) مورد نظر قرآن کاملاً متفاوت خواهد بود. عطارد نزدیکترین سیّاره به خورشید که فاصلهاش 58 میلیون کیلومتر است؛ زمان گردش آن به دور خورشید طی 24/0 سال انجام میگیرد؛ یعنی حدود 6/87 روز، حدود سه ماه، و پلوتون فاصلهاش از خورشید 5900 میلیون کیلومتر؛ و زمان گردش یک دور کامل آن به دور خورشید، 248 سال است.
حال: مقایسه یک روز معمول و متعارف حیات ساکنان این سه سیّاره به طور تقریبی هر چند در بهار و پاییز طول شب و روزها، کم و زیادی دارد، امّا به طور متوسط طول و زمان یک روز را در سیّارهی زمین 12 ساعت درنظر بگیریم، در عطارد که یک دورش به دور خورشید، طی حدود سه ماه صورت میپذیرد، یعنی در واقع سال آن سیّاره در سه ماه تمام میشود. روزش چند ساعت است؟
یک روز زمین، 12 ساعت است، یک سال یک دور زمین میچرخد.
X عطارد که یکسوم دور خورشید میگردد، یک روزش 4 ساعت میشود.
یعنی: زمان یک روز یا طول یک روز برای ساکنان عطارد، 4 ساعت است.
و در سیّاره پلوتون: 12ساعت، یک سال، ساعت 2967 = 12*248 = 1 * X = X ،248 سال
یعنی: زمان یک روز یا طول یک روز برای ساکنان پلوتون، 2967 ساعت یا 266/8 سال زمینی خواهد بود.
نتیجه میگیریم، ایّامی که در قرآن به آن اشاره شده، به هیچ وجه قابل تقسیم و تفسیر به روز حیات منظومه شمسی ما نیست، بلکه هر کدام اشاره به موقعیت و دورانی است؛ که در یک قالب سنجش واحد و مترادف با روز دنیای ما نمیگنجد و قابل تعمیم و تفسیر واحد و یکنواخت نبوده و نخواهد بود.
در آیات (اعراف/54 – یونس/3 – هود/7 – حدید/4 – سجده/4 – فرقان/59 – ق/38) مراحل خلقت جهان در شش دوره (یوم) گفته شده است.
«إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» «پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر تخت چیره شد با (پرده تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او میآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگواران و جاویدان و دارای خیرات فراوان، خداوندی است که پروردگار جهانیان است»(اعراف/54).
«إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» «پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین ار در شش دوره بیافرید، سپس به اداره جهان هستی پرداخت. زمام اداره جهان هستی به دست او است (و چرخش امور آن به فرمان او) کسی میانجی نمیتواند بشود مگر پس از اجازه او. این خدا است که صاحب و پروردگار شما است، پس او را پرستش کنید (نه دیگری را) آیا گوشزد نمیشوید». [یونس/2]
«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» «خدا آن کسی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید و تحت قدرت خدا بر آب، قرار داشت. تا شما را بیازماید (و معلوم شود) که چه کسانی از شما کارهای نیکو میکنند اگر به آنان بگوئی شما بعد از مرگ برانگیخته میشوید کافران میگویند این یک جادوگری آشکاری است». [هود/7]
«هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» «او است که آسمانها و زمین را در شش دوره آفرید و سپس بر تخت (فرمانروائی کائنات) قرار گرفت و او میداند چه چیز به زمین نازل و از آن خارج میشود، و چه چیز از آسمان پائین میآید و بدان بالا میرود. و او در هر کجا که باشید، با شما است. و خدا میبیند هر چیزی را که میکند». [حدید/4]
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ» «خدا کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو است در شش دوره بیافرید و سپس بر تخت فرماندهی جهان قرار گرفت. بجز خدا برای شما هیچ یاوری و هیچ شفیعی وجود ندارد. آیا یادآور میشوید؟». [سجده/4]
امّا در آیات سوره (فصلت/9-12) به نظر میرسد که هشت دوره بیان شده است: «قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ» «بگو: آیا به آن کسی که زمین را در دو روز آفریده است ایمان ندارید، و برای او همگونها و انبازهائی قرار میدهید؟ او آفریدگار جهانیان هم میباشد». [فصلت/9]
«وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ» «او در زمین بر فراز آن کوههای استواری قرار داد، و خیرات وبرکات زیادی در آن آفرید، و موادّ غذائی (مختلف و جوراجورساکنان) زمین را به اندازه لازم مقدر و مشخص کرد. اینها همه (اعمّ از خلق زمین و ایجاد کوها وتقدیر اقوات) روی هم در چهار روز کامل به پایان آمد، بدان گونه که نیاز نیازمندان و روزی روزی خواهان را بر آورده کند». [فصلت/10]
«ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» «سپس اراده آفرینش آسمان کرد، در حالی که دود بود. به آسمان و زمین فرمود: چه بخواهید و چه نخواهید پدیدآئید گفتند: فرمانبردارانه پدید آمدیم».[فصلت/11]
«فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» «آنگاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند، و در هر آسمانی فرمان لازمهاش را صادر فرمود. آسمان نزدیک را با چراغهای بزرگی بیاراستیم و محفوظ داشتیم. این برنامهریزی خداوند بسیار توانا و بس آگاه است». [فصلت/12]
طبق ظاهر آیا اینگونه به نظر میرسد که مجموع دوران هشت دوره بیان شده است.
«خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ» – «وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ» – «فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ» که جمعاً هشت مرحله (دوران) میشود.
نظر مشهور و معروف بعضی از مفسّران آن است که بگوییم آنجا که قرآن میفرماید: چهار دوران «أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ» [فصلت/10].
منظور «تتمّهی» چهار دوره است، بدین ترتیب که در دورهی اوّل از این چهار دوره، زمین آفریده شده، و در دو دورهی بعد از همان چهار دوره، سایر متعلّقات زمین بوجود آمدهاند. و دو دوره هم که خلقت آسمانها بود، مجموعاً شش دوره «یَوم» میشود. که در آیات هفتگانه، بدان اشاره شد، یعنی آیات هفتگانه «ستّه ایّام» قرینهی این تفسیر و تقدیر میشود، بنابراین تفسیر، آیهی 10 سورهی فصلت مربوط به اصل خلقت زمین و آسمانها نیست، و از آیهی قبل از بعدش مستقل است.
چرا خدای قادر مطلق جهان را در یک لحظه نیافرید؟ برخی مفسران با طرح این پرسش این گونه پاسخ دادهاند: خداوند(جل جلاله)، قادر مطلق است و میتوانست جهان را در یک لحظه بیافریند. و لی چرا در شش دوره آفرید: پاسخ این پرسش را در این مطلب میتوان یافت که اگر خدا(جل جلاله) جهان را در یک لحظه میآفرید، انسان کمتر میتوانست علم و قدرت و نظم وبرنامهریزی حساب شده خلقت را احساس کند. همین طی مراحل مختلف و طولانی، میتواند نظم فوقالعاده و قدرت ناظم را به بشر بشناساند. مثل کودک هم در طی، 9 ماه با طی مراحل مختلف بوجود میآید. پژوهشگران علوم کیهانشناسی و ریاضیات، میگویند: یکی از رموز پیچیده در آثار خلقت، تفهیم و توجیه قضیهی تکامل است. شروع از نقطهای بسیط و رسیدن به پیچیدگی و در غایت کمال شئ است. انسان و سایر موجودات زنده باید مسیر تکامل را از نطفه، علقه، مضغه و… شروع کنند. انسان دوران درون شکم، فارغ شدن از آن زندان سه جداره، کودکی، نوجوانی، جوانی، میان سال، دوباره تدریج، کهولت و پیری را سپری میکند؛ و جریان تکامل تدریجی خویش را پشت سر میگذارد، آیا نمیشد خداوند(جل جلاله) همین طور انسانها را بدور از دوران جنینی، طفولیت و سایر مراحل یک دفعه و تمام شده خلق کند؟ امّا خلقت آنی نه تنها هیچ لطفی نداشت بلکه امر بیمفهومی بود. بنابراین تکامل یک دفعهای نامحسوس، غیر قابل فهم و بیارزش و بیاثر بود. پس خلقت تمام خلایق مرحله و دورانی داشته و دارد. و کاملاً امری لازم و ضروری در قضیه تکامل بوده و خواهد بود.
نتیجه گیری:
باتوجّه به دلایل ارائه شده و رأی و تفسیر صاحب نظران در باب تفسیر، و نظم آیات و اسلوب ادبیات عرب، نه تنها در آیات نسبت به خلق هستی در شش روز تناقض نیست، بلکه مجموعهی آیات در سورههای فصلت و نازعات، نظمی سازمانیافته در خلق هستی را به تصویر میکشند. امّا بعضی از آیات جزء آیات «متشابهات» بوده و تفسیرپذیر، برای همین گاهی نظارت و رویکرد مفسّران جای تفاوت آراء و اختلافنظر است، علمای نجوم هم در مورد خلقت زمین، منظومهی شمسی و حوادث پیش آمده، با توجّه به امکانات نجومی که در اختیار دارند به رأی و نظر واحدی دست نیافتهاند. ولی در تفاوت دیدگاه صاحبنظران تناقض به چشم نمیخورد؛ آنچه به نظر منتقد تناقض است کاستی و ناتوانی ایشان نسبت به درک آیات قرآن است.
منابع و مراجع
1 – تفسیر فی ظلال، سید قطب، مصطفی خرم دل، نشر احسان، سال 1387
2 – تفسیر نور، مصطفی خرم دل، نشر احسان، سال 1386
3 – تفسیر المراغی، مصطفی مراغی، داراحیاء التراث العربی، بیروت
4 – تفسیر المنار، رشید رضا، دارالفکر، بیروت
5 – تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی، محمد جواد حجتی کرمانی، نشر فرهنگی رجا،1366
6 – اتمهای سکوت شگفتیهای تکامل کیهان، اوبر یوز، عباس مخبر، مرکز چاپ 1381
7 – تفسیر امام فخر رازی، تفسیر کبیر، مکتبه التوفیقیه
8 – اعجاز علمی قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی، جلد/1، صفحه 107
برای دریافت این کتاب به صورت pdf بالای لینک زیر کلید کنید.