شبهه: طبق آیات قرآنکریم چند مشرق و چند مغرب داریم؟
شبهه:
طبق آیات قرآنکریم چند مشرق و چند مغرب داریم؟
توضیح شبهه:
یک شرق و یک غرب (سورهی شعراء آیهی 28)
دو شرق و دو غرب (سورهی رحمان آیهی 17)
و چندین شرق و چندین غرب (سورهی معارج آیهی 40)
آیات مطرح در شبهه
«قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» [شعراء/28]
«گفت: او پروردگار طلوع و غروب و همهی چیزهائی است که در میان آن دو قرار دارد، اگر شما عاقل میبودید.»
«رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ» [الرحمان/17]
«او پروردگار مشرقها و پروردگار مغربها است.»
«فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ» [معارج/40]
«سوگند به پروردگار خاورها و باخترها که توانائیم!»
تبیین موضوع
طرح شبههی منتقد دارای این پیام است، اگر بیانات قرآن تعقیب حقایق نظام هستی میباشد، دوگانگی و یا چندگانگی در بیانات قرآن از چه جایگاه علمی برخوردار است؟
یک شرق و یک غرب پدیدهای است که جای انکار نیست، ولی آیا دو شرق و دو غرب، یا مشارق و مغارب از نظر علم فیزیک و کیهانشناسی قابل جمع و استدلال میباشد؟ لذا در صورت عدم استدلال علمی برای بیانات قرآن، نظریات قرآن به دور از واقعیات علمی بوده و آیات مطرح در شبهه که بخشی از گزارش علمی در قرآن هستند، با تناقض روبرو میشوند.
حال با پیگیری تفسیر آیات و استدلال علمی، جواب و نتیجهی بحث را به پایان مقاله موکول مینمائیم.
پاسخ به شبهه
طرح موضوع «شرق و غرب» در قرآنکریم که یک بحث کیهانشناسی است، خداوند(جل جلاله) در اثبات ربوبیت و مدیریت یگانهی خود بر جهان هستی، از آنها یاد میکند. هر چند جلب توجّه انسانها و مخاطبان قرآن نسبت به این پدیدهی کیهانی، که هر روز و هر شب تکرار میشود، و زندگی و حیات انسانها با آن عجین شده، دور از ذهن نیست. ولی این پدیده با این همه پیچیدگی که علم نجوم و فیزیک کیهانی، هر روز گوشهی دیگری از آن را به نمایش میگذارد؛ امّا هزار و چهارصد سال پیش قرآن با بیانی ساده آن را مطرح نموده، تا انسانها را متوجه یک واقعیت کند، آن هم این است که جهان دارای نظم است، و مدیریت ناظمی واحد بر آن حاکم میباشد. و این قافلهی عظیم کیهانی در راستای سعادت انسانها در تلاش هستند و شب و روز که نتیجهی گردش زمین به دور خودش، و فصول نتیجهی گردش زمین به دور خورشید میباشد، برای انسان مسخّر هستند. و در نتیجهی حرکت زمین به دور خودش و تغییر در «زاویه طلوع» خورشید، «مشارق و مغارب» ایجاد میشود. تمام تغییرات و تنوعها بر دامنهی کرامت انسان میافزاید، چون «انسانها» بدون هیچ قید و محدودیت دینی، مذهبی، ملیّتی و جنسیتی از کرامتی ذاتی برخوردارند و همهی اینها پاسخی به نیازهای بشری است همچنان که قرآن اشاره میکند:
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» [اسراء/70]
«ما آدمیزادگان را گرامی داشتهایم، و آنان را در خشکی و دریا حمل کردهایم، و از چیزهای پاکیزه و خوشمزه روزیشان نمودهایم، و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان دادهایم.»
جلوههای این کرامت ذاتی در نظام هستی، خلق زمین و تمام متعلقاتش و همچنین تسخیر آسمان را به دنبال دارد:
«هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» [بقره/29]
«خدا آن کسی است که همهی موجودات و پدیدههای روی زمین را برای شما آفرید، آن گاه به آسمان پرداخت و از آن هفت آسمان منظّم ترتیب داد. خدا دانا و آشنا به هر چیزی است.»
«أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ» [لقمان/20]
«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده است، و نعمتهای خود را – چه نعمتهای ظاهر و چه نعمتهای باطن – بر شما گسترده و افزون ساخته است؟ برخی از مردم بدون هیچ گونه دانش و هدایت و کتاب روشن و روشنگیری، دربارهی خدا راه ستیز و جدال را پیش میگیرند.»
1- مشرق و مغرب در قرآنکریم
در آیهی (28) سورهی شعراء، که به شرق و غرب اشاره میکند، هرچند استدلال حضرت موسی(عَلَيْهِ السَّلام) در مقابل فرعون برای اثبات ربوبیت خداوند(جل جلاله) است، ولی پیام علمی آن، این است که هر انسانی در هر موقعیت جغرافیایی که قرار گرفته باشد – صرف نظر از دو قطب – یک جهت طلوع خورشید به نام «مشرق» و یک جهت غروب آن به نام «مغرب» را مشاهده میکند و با آن ملموس و مأنوس است. این پدیده بدون هیچ استدلال علمی برای هر انسانی قابل اثبات میباشد، روز با طلوع خورشید آغاز میکند، و با غروب خورشید شب را.
روند حرکت طلوع و غروب یا روشنی و تاریکی، گویی روند تعقیب و گریزی است، که هر جا طلوع و روشنی گام برداشت، تاریکی جای پای او را میگیرد و این نظم مرتب در تکرار است:
«وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا (3) وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا» [شمس/4-3]
«و سوگند به روز بدان گاه که خورشید را ظاهر و جلوهگر میسازد! (3) و سوگند به شب بدان گاه که خورشید را میپوشاند! (4)»
پس طلوع و غروب دو جهتگاه هستند که در نتیجهی حرکت منظم زمین به دور خودش به وجود میآید و کروی بودن زمین این امر را قطعیت میبخشد.
2- مشرقین و مغربین در قرآنکریم
دو مشرق و دو مغرب، که در آیهی (17) سورهی الرحمان مورد اشاره قرار گرفته است، این هم تصویر دیگری از حرکت زمین و نوع حرکت و زاویهی حرکت آن نسبت به خورشید است. تکرار واژهی «ربّ» در آیهی سورهی الرحمان:
«رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ» [الرحمان/17]
«او پروردگار مشرقها و مغربها است.»
دو برههی زمانی – هر چند کوتاه – را بیانگر میباشد، که در برههای قسمتی از زمین کاملاً روشن، و قسمت دیگر آن کاملاً تاریک است؛ در یکی جنب و جوش و تلاش در جریان است، و در دیگری سکوت و خاموشی، گویی دو مدیریت مستقل در آن عمل میکند، برای همین واژهی «ربّ» به همراه مشرقین و مغربین تکرار گردیده است. پس هر قسمت از زمین به صورت مستقل شرقی دارد و به تبع آن قسمت دیگرش غربی، که در اصطلاح علم فلکی زمین به دو نیم کرهی «شرقی و غربی» تقسیم میشود.
بنابراین شرق این نیم کره با غرب دیگری آن همجوار بوده، و غرب دیگری با شرق آن یکی. در واقع دو شرق و دو غرب به طور گردشی جابهجا میشوند.
مشرقها و مغربها در قرآنکریم
مشرقها و مغربها در آیهی (40) سورهی معارج، نمایش دیگر از حرکت زمین و زاویه تقابل آن با خورشید است. امّا چرا این نوع حرکت سبب مشرقها و مغربها میشود؛ از دو نگاه شکل میگیرد:
نگاه اول: گردش زمین در جهت مدار نصفالنهار گرینویچ یا مدار مبدأ، مبدأ «صفر» درجه، در روی نقشه جغرافیایی زمین را نشان میدهد، در جهت شرق و غرب اگر هر ده درجه را یک قاچ جغرافیایی در نظر بگیریم هر نیم کره (180) درجه قابل ترسیم میباشد، در نتیجه در امتداد هر قاچ جغرافیایی، هزاران مدار فرضی در طول (180) درجه قابل ترسیم میباشد؛ و هر مدار طلوع و غروب آن متفاوت است. برای مثال زمانی خورشید در ژاپن، که در مدار (135) درجه قرار دارد طلوع میکند؛ بعد از چند ساعت به ایران میرسد که در مدار (50-60) درجه قرار دارد. سپس به مدار مبدأ که پایان نیم کرهی شرقی؛ و آغاز نیمکرهی غربی است، میرسد، و در بین فاصله مدارها، طلوعها و غروبها، شرقها و غربها شکل میگیرد. و هر نقطهای در نیم کرهی شر قی زمین طلوع و غروب مستقل دارد.
نگاه دوم: گردش فصولی زمین
در ایننگاه گردش زمین به دور خورشید، و شکلگیری فصول، قابل بحث و بررسی است. با توجّه به کروی بودن زمین و مدار گردشی بیضی شکل آن، فصول به وجود میآید و در تمام فصول استثنای «اعتدالین» تمام طول روزها و شب متفاوت است و نتیجهی این تفاوت، تفاوت «مطلع» و در اصطلاح شرعی تفاوت «اذان» را به دنبال دارد. کلیّت جدول شمارهی (4) گویای این حقیقت است که طلوع و غروب (50-60) در جه را نمایش میدهد که قمست غربی ایران و کردستان ایران میباشد. جدول شماره (4)
اوّل بهار | طول روز 5/13 ساعت |
طول شب، 5/10 ساعت | |
اولّ تابستان | طول روز 18 ساعت |
طول شب، 6 ساعت | |
اوّل پاییز | طول روز 5/13 ساعت |
طول شب، 5/10 ساعت | |
اوّل زمستان | طول روز 5/10 ساعت |
طول شب، 5/13 ساعت |
به ازای هر روز در ابتدا و انتهای روز، افزایش و کاهش، طول روز و شب صورت میگیرد. یعنی زیاد شدن طول روز و کم شدن طول شب، و بلعکس کاهش روز و افزایش شب، روند آرام خود را طی میکند.
بنابراین به ازای هر روز مشرقها و مغربها روی میدهد. در 6 ماه اوّل سال، به ازای (180) روز، 180 مطلع و غروب به وجود میآید، و این روند در نیم دیگری هم تکرار میشود، بنابراین لفظ «مشارق و مغارب» در آیه ترسیم تفاوت و تغییرات گردش زمین به دور خورشید میباشد
نتیجهگیری و پاسخ نهایی به شبهه
در جواب نقد منتقد در طرح شبهه، چند شرق و چند مغرب؟ میگوییم بله، هم چند مشرق دارای توجیهعلمی است، و هم چند مغرب.
1- همانگونه در خلال بحث پرداختیم مشرق و مغرب که آیهی (28) سورهی شعراء آن را بیان فرموده است، اشاره به طلوع و غروب دو جهت طلوع و غروب خورشید میباشد. که در نتیجهی گردش زمین به دور خودش حاصل میشود و زندگی روزمره به تکرار آن عادت کرده است.
2- «مشرقین و مغربین» دو مشرق و دو مغرب، موضوع آیهی (17) سورهی الرحمان، بیانگر کرویت زمین و دو نیم کرهی شرقی و غربی آن است، که هرگاه نیم کرهی شرقی روز و روشن باشد، روشنی آن با طلوع خورشید آغاز شده، و با غروب آن، پایان می یابد؛ پس این نیم یک شرق و یک غرب به همراه دارد. بعد از غروب خورشید در نیم کره شرقی، آغاز طلوع خورشید در نیم غربی است، و این نیم کره با شروع طلوع، یک غروب را به همراه خواهد داشت. لذا یک طلوع در نیم کرهی شرقی، و یک طلوع در نیم کرهی غربی، و به همان روال یک غروب در نیم کرهی شرقی و یک غروب در نیم کرهی غربی، جمعاً دو طلوع و دو غروب میباشد. بنابراین «مشرقین و مغربین» در قرآن گزاره و پدیدهی علمی و منطقی است.
3- مشارق و مغارب در قرآن، ضمن کروی بودن زمین، اشاره به گردش زمین به دور خورشید؛ و شکلگیری فصول چهارگانه میباشد، که در نتیجهی آن طلوع روزها و شبها در فصول، متفاوت و متغیر است، که در نتیجهی تغییرات در جهت «خط استوا»، هر روز خورشید در جائی طلوع میکند و در جای دیگر غروب، و این روند (180) روز تکرار میشود، و در (6) ماه دیگر به صورت معکوس قابل تکرار است. برای مثال در آغاز فصل بهار طول روز 5/13 ساعت، و طول شب 5/10 ساعت میباشد، و در پایان زمستان همان قاعده حاکم است، پس سیکل این تغییرات در (6) ماه صورت میگیرد، و (6) ماه بعدی تکرار آن در جهت عکس آن است.
بنابراین نتیجه میگیریم نه تنها میان آیات مطرح در شبهه هیچ تناقضی و تعارضی وجود ندارد، بلکه آیات هر کدام گوشهای از گردش زمین را بیان میکند، که علوم کیهانشناسی آنها را اثبات کرده است.
تنها منتقد از درک آن ناتوان و عاجز بوده و آن را در لیست تناقضات قرآنی به نمایش گذاشته است.
منابع و مراجع
1- زمخشری، محمّد، تفسیر کشّاف، مسعود انصاری، ققنوس، 1389
2- طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، انتشارات فکری رجاء، 1366.
3- مخلص، عبدالرئوف، اعجاز علمی قرآن کریم، احمد جام، 1376
4- کرک وود، جان، ستارگان و کهکشانها، حجت الحق حسینی، پیدایش، 1393.
مراجع و منابع تفسیری
1- قرآن مجید
2- خرم دل، دکتر مصطفی، تفسیر نور، نشر احسان، تهران، 1386
3- زمخشری، محمُد، تفسیر کشّاف، مسعود انصاری، تهران ققنوس، 1389
4- صابونی، محمدعلی، تفسیر صفوه التفاسیر، بیروت، دارالقلم
5- سیّد قطب، فی ظلال، خرم دل، نشر احسان، 1387
6- آلوسی، سیّد محمود، تفسیر روحالمعانی، بیروت، 2004
7- جبنک المیدانی، عبدالرحمان، تفسیر التفکر و دقایق المدّبر، دارالعلم، بیروت.
8- المراغی، مصطفی، تفسیر مراغی، بیروت، دارالحیاء التراث العربی، 1985.
9- الرازی، فخرالدین محمد، تفسیر کبیر، المکتبه والتوفیقیه، قاهره
10- قرطبی، محمد بن احمد، مختصر تفسیر قرطبی، دار ابن کثیر، بیروت، 2006
11- رشید رضا، تفسیر المنار، دارالفکر، بیروت.
12- ابن کثیر قریشی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، درالکتاب العربی، 2005
13- حوّی، سعید، تفسیر الأساس فی التفسیر، دارالسلام.
14- ویسی، دکتر محمود، تفسیر سورههای جزء 30.
سایر منابع و مراجع
1– طبّاره، غفیف، داستان پیامبران، ابوبکر حسنزاده، تهران، نشر احسان، 1387
2- آذرتاش، آذرنوش، فرهنگ معاصر، نشر نی، 1379
3- اصفهانی، راغب فرهنگ قرآنی، جهانگیر ولدبیگی، سنندج، آراس، 1389
4- بازرگان، عبدالعلی، نظم قرآن، تهران، قلم، 1375
5- عبدالعظیم الرزقانی، محمّد، مناهل العرفان، بیروت، دارالحیاء والتراث العربی، 1991
6- بخاری، محمّد، صحیح بخاری، دارالکتاب العربی، بیروت، 2004
7- رضایی، محمّد، واژههای قرآن، تهران، انتشارات مفید، 1360
8- ابن فارس، احمد، مقایس الغه، بیروت، دارالأحیاء التراث العربی، 2008
9- معین، محمد، فرهنگ معین، جلد/1
10- قانون مجازات اسلامی، نشر دیدار، چاپ 16، 1382
11- غنوشی، راشد، آزادیهای عمومی در حکومت اسلامی، حسین صابری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1381
12- الخن و البغا، مصطفی، فقه منهجی، محمدعزیز حسامی و فرزاد پارسا، سنندج، انتشارات کردستان، 1384
13- صفایی و قاسم زاده، سیّد حسین و سیّد مرتضی، حقوق مدنی و اشخاص محجورین، تهران، سمت، 1380
14- احمدیان، عبدالله، قرآنشناسی، تهران، نشراحسان، 1379
15- زلمی، پروفسور مصطفی، رفع ابهام نسخ در قرآن، ابوبکر حسن زاده، سنندج، آراس، 1393
16- میرزایی، دکتر اقبالعلی، مجلهی حقوقی دادگستر، مقالهی شماره 6، 1394
17- زیدان، دکتر عبدالکریم، الوجیر در اصول فقه، فرزاد پارسا، انتشارات کردستان، سنندج، 1389
18- ابن حزم، ابو عبدالله، الناسح والمنسوخ فی القرآن الکریم، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1406
19- قادر، دکتر سید محمد، حقوق بشر در جهان معاصر، تهران، نشر دانش، 1389
20- عوده، عبدالقادر، حقوق جزای عمومی، حسن فرهودینیا، تهران، نشراحسان، 1394
21- مبارک فوری، صفی الرحمان، رحیق المختوم، دارالکتاب و السنه.
22- ابن کثیر، اسماعیل، اسیرة النبویه، دارالکتاب العربی، 1990
23- قرضاوی، یوسف، دیدگاههای فقهی معاصر، احمد نعمتی، تهران، نشراحسان، 1381
24- احمدیان، محمّد، اسلام و ملیّت از منظر کتاب و سنّت، سنندج، آراس، 1393
25- ابوزهره، محمّد، خاتم پیامبران، حسین صابری، استان قدس رضوی، 1373
26- علیخانی، علی اکبر، سیاست نبوی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی، 1386
27- ابن هشام، عبدالملک، اسیرة النبویة، دارالکتاب العربی، 1990
28- ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، دارالتقوی
29- اداک، صابر، رحمت نبوی خشونت جاهلی، انتشارات کویر، 1389
30- ابراهیم حسن، دکتر حسن، تاریخ اسلام، دارالجیل، بیروت، 1991
31- ندوی، سید ابوحسن، نبی رحمت، مولانا احمد قاسم قاسمی، شیخ الاسلام احمد جام، 1384
32- صلاّبی، دکتر محمد علی، الگوی هدایت، گروه فرهنگی انتشارات حرمین، 1387
33- غزالی، محمد، فقه السّیره، سیّد محمد طاهر حسینی، تهران، نشراحسان، 1388
34- ابن ماجه، سنن ابن ماجه، دارالمعرفه، بیروت
35- علی زلمی، ایوب، افسانه بنیقریظه له میرودا، 2015
36- جابر ابوالحدید، محمّد، الحرب السلام فی السیرة النبویه، مکتبه الایمان، 201
37- الکبییس، دکتر عبدالحافظ، القراءة الفقهیة للسیرة النبویة، دارالنهضه، 2007
38- ابن خلدون، عبدالرحمان، تاریخ ابن خلدون، بیروت، 1971
39- جعفری لنگرودی، جعفر، مقدّمهی علم حقوق، تهران، گنج دانش، 1393
40- الهاشمی، سیداحمد، جواهر البلاغه، علی اوسط ابراهیمی، حقوق اسلامی، 1379
41- قبادی آدینهوند، محمّدرضا، تجزیه و ترکیب کلام الله، انتشارات اسوه، 1388، جلد/5
42- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1384
43- سلیمان اشقر، عمر، دنیای جن و شیاطین، انتشارات حرمین، 1389
44 سلیمان اشقر، عمر، دنیای فرشتگان، انتشارات حرمین، 1389
45- مخلص، عبدالرؤف، اعجاز علمی قرآن، احمد جام، 1376
46- کرک وود، جان، ستارگان و کهکشان، حجت الحق حسینی، پیدایش، 1393
جهت دریافت کتاب به لینک زیر مراجعه نمایید
طبق_آیات_قرآنکریم_چند_مشرق_و_چند_مغرب_داریم؟