شبهه:  آیا حضرت عیسی اکنون زنده است یا مرده؟

شبهه: 

آیا حضرت عیسی اکنون زنده است یا مرده؟

توضیح شبهه:

سوره‌ی (آل‌عمران آیه‌ی 144) می‌گوید تمام پیامبران قبل از محمدﷺ‌ مرده‌اند؛ امّا سوره‌ی نساء آیه‌ی (158) می‌گوید مسیح به سوی خدا برخاست.

آیات مطرح در شبهه

1- «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» [آل‌عمران/144]

« محمّد جز پیغمبری نیست و پیش از او پیغمبرانی بوده و رفته‌اند؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا چرخ می‌زنید و به عقب برمی‌گردید؟! و هرکس به عقب بازگردد هرگز کوچکترین زیانی به خدا نمی‌رساند، و خدا به سپاسگزاران پاداش خواهد داد.»

 

2- «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا» [نساء/158-157]

«و می‌گفتند که: ما عیسی پسر مریم، پیغمبر خدا را کشتیم! در حالی‌که نه او را کشتند و نه به دار آویختند، و لیکن کار بر آنان مشتبه شد و کسانی‌که در باره‌ی او اختلاف پیدا کردند (جملگی) راجع بدو در شکّ و گمانند و آگاهی بدان ندارند و تنها به گمان سخن می‌گویند و یقیناً او را نکشته‌اند. (157) بلکه خداوند او را در پیش خود به مرتبه‌ی والائی رساند. و خداوند چیره حکیم است. (158)»

 

4- «إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» [آل‌عمران/55]

« هنگامی‌که خدا به عیسی فرمود: من تو را می‌میرانم و به سوی خویش فرا می‌برم، و تو را از (دست) کافران می‌رهانم و کسانی را که از تو پیروی می‌کنند تا روز رستاخیز برتر از کسانی خواهم ساخت که کفر می‌ورزند، سپس برگشت (همه‌ی) شما به سوی من خواهد بود و در میان شما در باره آنچه که اختلاف دارید داوری خواهم کرد.»

تبیین موضوع

در طرح شبهه، آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، ارتباط مستقیم با آیات فوق دارد؛ و در پاسخگویی به شبهه کمک شایانی به خوانندگان و قرآن‌پژوهان می‌کند، که منتقد آن را نادیده گرفته است.

در این آیه «مُتوفّیک» مقدّم بر «رافُعک» است که بر نظریه و تئوری طرح شبهه سایه انداخته و تا حدودی طرح شبهه را متزلزل می‌کند. امّا لُب کلام در طرح شبهه‌ی منتقد این است، که اگر تمام پیامبران قبل از محمدﷺ‌ – با توجّه به واژه‌ی «خَلَت» – به روال طبیعی همانند سایر انسان‌ها آمده‌اند و رفته‌اند (مرگ) این قاعده عیسی(علیه السلام) را هم در بر می‌‌گیرد، در صورتی‌که در آیه‌‎ی (158) سوره‌ی نساء اشاره به رفع او، به سوی آسمان می‌کند، لذا دو آیه فوق در رابطه با مرگ و حیات عیسی(علیه السلام) موضع واحدی ندارد، بنابراین دوگانگی و نا همسویی در آیات قرآن را می‌رساند.

پاسخ به شبهه

1- معنی لغوی « خَلَت »

واژه‌ی «خَلَت» در آیه‌ی (144) سوره‌ی آل‌عمران، (خ،ل،و) از خَلا، یخلو، به معنی رفتن، خالی، تهی شده، و گذشتن آمده است. و با توجّه به قرینه‌ی «أفأَین مات» (آیا اگر محمدﷺ‌ یقین حاصل نمود، امّا همان‌گونه که تولد عیسی، تولّدی استثنایی بود، استثنایی او هم دور از ذهن نیست).

2- رابطه‌ی بین آیات مرتبط به موضوع

آیاتی‌که در رابطه با موضوع شبهه باهم ارتباط مفهومی دارند، از نظر زمانی از یک نظم برخوردارند، که در صورت برقرار نمودن نظم میان آنها، کمک قابل توجّهی در فهم مطلب می‌کنند:

 

الف – آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، به احتمال زیاد در سال دوم هجری نازل شده است. چون کل سوره، مابین سال‌های دوم و سوم در مدینه نازل گردیده است. در آیه‌ی فوق خداوند(جل جلاله) خطاب به عیسی(علیه السلام) چند موضوع را به ایشان ابلاغ می‌کند: یکی مرگ او «مُتوفّیک»، دیگر رفعت او، و «رافُعکَ» و سومی، تطهیر و نجات اوست «و مُطّهِرک».

«إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» [آل‌عمران/55]

«(به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: من تو را  می‌میرانم و به سوی خویش فرا می‌برم، و تو را از (دست) کافران می‌رهانم و کسانی را که از تو پیروی می‌کنند تا روز رستاخیز برتر از کسانی خواهم ساخت که کفر می‌ورزند.»

فلسفه‌ی طرح این موضوع در اینجا، قضیه تولد، رسالت و مصایب و مشکلاتی است، که عیسی در خلال دعوتش با آنها روبرو می‌شود. در واقع تصویری مختصر از زندگی فردی و مبارزاتی عیسی(علیه السلام) را به نمایش می‌گذارد (آیات 35 الی 60) آ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ل‌عمران.

ب – آیه‌ی (144) آل‌عمران، در سال سوم نازل شده و موضوع آن مصادف است با واقعه‌ی «اُحد» در سال سوم هجرت و شکست مسلمانان، لذا در این لحظه‌ی حسّاس خداوند(جل جلاله) مسلمانان را متوجّه این موضوع می‌کند، هرچند در خلال جنگ، محمدﷺ‌ آسیب دیده و زخمی شده، این امر طبیعی است، زیرا پیامبران قبل از محمدﷺ‌ هیچکدام عمر جاودانه‌ای نداشته‌اند، تا محمدﷺ‌ داشته باشد و قبل از او هرچه پیامبر آمده است به همان روال طبیعی شربت مرگ را چشیده‌اند.

ج – چون سوره‌ی نساء در بین سال‌های (6 الی 8 هجری) در مدینه نازل شده، بنابراین زمان نزول آیات (157 و 158) سوره‌ی نساء، سه چهار سال بعد از آیات سوره‌ی آل‌‌عمران می‌باشد و در طرح این موضوع،  اشاره به لجاجت اهل کتاب از جمله: نقض پیمان، قتل انبیاء، و بهتان نسبت به مریم1 و قتل عیسی(علیه السلام)، دارد، خداوند(جل جلاله) در جواب آنان با نفی قتل و کشتن عیسی(علیه السلام) توسط یهودیان می‌فرماید:

«وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ» نه او را کشتند و نه او را به دار آویختند، و در آیه‌ی (158) برای تأکید اشاره به مقام رفیع او می‌کند و می‌فرماید: َ«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ» بلکه خداوند(جل جلاله) او را در پیشگاه خود به مرتبه‌ی والایی رساند.

3- چهار نظریه در مورد مَا قَتَلُوهُ

قرآن به صراحت اظهارات یهودیان راجع به قتل عیسی(علیه السلام) را رد نموده و بیان می‌کند کار بر آنان مشتبه گردیده است؛ « ولِکن شُبِّهه لَهُم» در مورد شبهه‌ی قتل عیسی(علیه السلام)، مفسّرین آراء و نظرات متفاوتی را بیان کرده‌اند، که ما دیدگاه امام فخررازی(رحمه الله)، که دارای اشتراک نظر با سایر مفسّران دارد، را بیان می‌کنیم:

 

نظریه‌ی اول:

اغلب متکلمین بر این رأیند زمانی‌که یهود قصد قتل عیسی(علیه السلام) را داشتند، خداوند(جل جلاله) او را رفعت بخشیده و به آسمان می‌برد؛ رؤسای یهود از وقوع فتنه‌ای در میان عوام‌الناس یهود ترسیدند، لذا شخصی را گرفته و کشتند، و در میان مردم چنین تبلیغ کردند که شخص کشته شده، عیسی(علیه السلام) بوده است.

نظریه‌ی دوم:

یهودا رئیس قوم یهود، یکی از یارانش را به نام «طیطایوس» مأمور به کشتن عیسی(علیه السلام) نمود، خداوند(جل جلاله) او را رفعت می‌دهد، و شخصی شبیه به عیسی(علیه السلام) را می‌کشند و چنان تصور می‌کنند، عیسی را کشته است.

نظریه‌ی سوم:

هنگامی‌که عیسی(علیه السلام) میان ده نفر از یارانش بود و یهود قصد کشتن او را داشتند، عیسی(علیه السلام) به یارانش گفت چه‌کسی خواستار بهشت است، بدیل من در قصد یهود شود؟ یکی از یارانش گفت من! خداوند(جل جلاله) او را شبیه به عیسی نمود، چون از منزل بیرون رفت او را کشتند. خداوند(جل جلاله) این گونه عیسی(علیه السلام) را نجات داده و رفعت می‌بخشد.

نظریه‌ی چهارم:

در میان پیروان عیسی(علیه السلام) فردی منافق ادعای پیروی از عیسی(علیه السلام) را می‌کرد؛ یهودیان را از محل زندگی عیسی(علیه السلام) آگاه ساخت و آنان را به محل زندگی او راهنمایی کرد، چون به محل رسیدند خداوند(جل جلاله) آن مرد خائن را شبیه به عیسی(علیه السلام) نمود، و یهودیان او را به جای عیسی(علیه السلام) کشتند،

این‌ها روایات‌هایی هستند که هر کدام به گونه‌ای کشتن عیسی(علیه السلام) را برای یهودیان مشتبه ساخته است.

4- معنی رفعت عیسی(علیه السلام)

موضوع مهمی که جای بحث دارد و نظرات و دیدگاه‌ها در این مورد متفاوت و بعضاً متعارض هم هستند، موضوع رفع عیسی(علیه السلام) است.

موضوع رفع در آیه‌ی (158) سوره‌ی نساء که کانون بحث و موضوع قابل‌طرح در شبهه‌ی منتقد می‌باشد، بحثی مبهم و اختلاف‌پذیر است و دلیل قطعی رفع عیسی(علیه السلام) آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران می‌باشد، امّا مفهوم رفعت در میان مفسّران، با توجّه به تفاوت دیدگاه‌ها متنوع و عبارتند از:

دیدگاه اول:

امام فخررازی(رحمه الله): مراد رفعت، جای‌گاهی است که جز حکم خداوند(جل جلاله)، حکم دیگری در آن اجرا نگردد.

دیدگاه دوم:

با توجّه به آیه‌ی (99) سوره‌ی صافات، مراد از رفع، تعظیم و فخامت عیسی(علیه السلام) نزد خداوند(جل جلاله) می‌باشد، هر چند کیفیت آن مجهول است.

دیدگاه سوم:

ابن عباس: مراد از رفع، رفع روحی عیسی(علیه السلام) بوده است.

دیدگاه چهارم:

المیزان: مراد از رفع، تخلیص و نجات بخشی عیسی(علیه السلام) بوده است. هر چند رفع «روحی» عیسی(علیه السلام) هم با «قتل» سازگار است، هم با «مرگ» طبیعی، در هر دو حالت، روح عیسی(علیه السلام) در مقام رفعت و قرب‌الهی قرار می‌گیرد.

دیدگاه پنجم:

المنار: با توجّه به آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، مفهوم «توفّی» در آیه، مرگ عیسی(علیه السلام) است، و مراد از رفع، نجات عیسی(علیه السلام) از دست کارفرانی است که قصد کشتن او را داشتند.

دیدگاه ششم:

آلوسی: ضمن اشاره به آراء سایر مفسران اظهار می‌کند، مراد از رفع، رفع جسمی و روحی عیسی(علیه السلام) است، مفسّرانی که این نظریه را دارند، به حدیث معراج استناد می‌کنند.

امّا تفسیر المنار در نقد این نظر که پیامبرﷺ‌ در سفر به معراج در آسمان دوم با عیسی(علیه السلام) و پسر خاله‌اش «یحیی» ملاقات نموده است، می‌گوید: اگر این ملاقات جسمی و روحی بوده است، پس باید بپذیریم ملاقات پیامبرﷺ‌ با سایر پیامبران از جمله «یحییA» ملاقات جسمی و روحی باشد، که هیچ دلیلی بر این نظریه وجود ندارد، بلکه پیامبرﷺ‌ روح پیامبران را ملاقات کرده است.

بنابراین دلایل رفع «روحی» عیسی(علیه السلام) در میان مفسّران مستدل‌تر و راجع‌تر می‌باشد. و طبق رأی و نظر تفسیرالمنار، دلیل معراج، اثبات‌گر رفعت جسمی عیسی(علیه السلام) را قطعیّت نمی‌بخشد.

5- تقدیم «توفّی» بر «رافُعُکَ»

در آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، واژه‌ی «توفّی» که به معنی مرگ است، بر «رافُعُکَ» که رفعت عیسی(علیه السلام) را می‌رساند، مقدّم می‌باشد، هر چند بعضی از مفسّران بر این باورند، «واو» عطف در میان دو واژه‌ی فوق، ترتیب را نمی‌رساند، و مقام رفعت را مقدّم می‌شمارند. بنابراین نظریه‌ی رفعت عیسی«، جنبه‌ی جسمی و روحی داشته است. لذا چون اغلب مفسّران واژه‌ی «تطهیر» در آیه را به معنی «نجات از کافران» تفسیر نموده‌اند، بنابراین نتیجه‌ی کلی از آیه این است؛ خداوند عیسی(علیه السلام) را از مکر و توطئه یهود رهانید، و بعد از مرگ طبیعی، «روح» او را به مقام رفعت الهی نایل می‌گرداند. (والله اعلم)

در مورد آیه‌ی (55) آل‌عمران و (158) سوره‌ی نساء، یک نقطه‌ی اشتراک حاکم است، آن‌هم مقام رفعت عیسی(علیه السلام) می‌باشد، هرچند پیام آیه‌ی (158) پاسخی در مقابل اظهارات اهل کتاب (یهود) نسبت به عیسی(علیه السلام) و آیین اوست، امّا مقام رفعت، تحقق وعده‌ی الهی است که در آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، خداوند(جل جلاله) وعده‌اش را به عیسی(علیه السلام) می‌دهد. و از نظر زمان نزول سوره‌ها، تقدیم نزول سوره‌ی آل‌عمران در سال دوم هجرت نسبت به سوره‌ی نساء در سال ششم هجری، یقینی بودن استدلال را تقویت می‌بخشد. و هر دو آیه دارای یک پیام واحد هستند، آن هم نجات عیسی(علیه السلام) و رساندن او به مقام رفعت و عدم برتری سلطه‌ی یهودیان و حاکمان روم، بر جسم و آیین عیسی(علیه السلام) را می‌رساند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی به شبهه

1- در آیه‌‎ی (158) سوره‌ی نساء، که اشاره به رفعت عیسی(علیه السلام) می‌کند، در میان دیدگاه و نظرات مفسّران، دیدگاه واحد و قاطعی که دلالت بر رفعت «جسمی» و «روحی» عیسی(علیه السلام) داشته باشد، وجود ندارد. و تنها دیدگاه از میان نظرات ششگانه، دیدگاه روایت سفر معراج پیامبر اسلامﷺ‌ می‌باشد، که آن هم با دلیل ارائه شده در تفسیرالمنار، مبانی استدلالی آن سست و متزلزل به نظر می‌رسد. لذا در مقام مقایسه این نظریه با نظریه‌ی سایر مفسّران، مبنی بر رفعت روحی عیسی(علیه السلام)، قابل قیاس نمی‌باشد.

2- در آیه‌ی (55) سوره‌ی آل‌عمران، «مُتَوَفِّيكَ و رافِعُكَ» (تو را می‌میرانیم و به سوی خویش فرا می‌برم) تقدیم «توفّی بر مقام رفعت»، تنها مفهوم صریح و بدون ابهامی که می‌توان از آیه برداشت نمود، مرگ طبیعی عیسی(علیه السلام) سپس، مقام رفعت «روحی» او می‌باشد. امّا این مرگ کی اتفاق افتاده و کجا اتفاق افتاده، قرآن بحثی از آن به میان نیاورده است.

بنابراین چون هیچ وجهی از دو وجه، چه رفعت جسمی و چه روحی، و رفعت روحی عیسی(علیه السلام) یقینی نیست، اثبات تعارض و تناقض میان دو آیه‌ی (144) سوره‌ی آل‌عمران، و آیه‌ی (158) سوره‌‌ی نساء، که منتقد مطرح می‌کند تنها ایجاد شبهه و شک برای خوانندگان قرآن بوده، و الا استدلال محکم و متقنی به همراه ندارد. زیرا یک امر ظنی با یک امر یقینی از نظر منطقی، در مقام مقایسه قابل دفاع نمی‌باشد.

 

منابع و مراجع:

1- رشیدرضا، تفسیر المنار، دارالفکر، بیروت، جلد /3و6

2-   الرازی، فخرالدین محمد، تفسیر کبیر، المکتبه التوفیقیه، 2003، جلد/11

3- سید قطب، تفسیر فی ظلال، مصطفی خرم‌دل، نشراحسان 1387

4- آلوسی، سیّد محمود، تفسیر روح المعانی، دارالحدیث، قاهره، 2005

5- زمخشری، محمد، تفسیر کشّاف، مسعود انصاری، ققنوس، 1389، جلد/1

6- المراغی، مصطفی، تفسیرالمراغی، داراحیاء التراث العربی

7- طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، نشر فرهنگی رجاء، 1366

8- خرم دل، مصطفی، تفسیر نور، نشر احسان، 1386

9- رضایی، محمّد، واژه‌های قرآن، انتشارات مفید، 1360

10- بازرگان، عبدالعلی، نظم قرآن، انتشارات قلم، چاپ دوم، 1375، جلد/1

11- مبارک فوری، صفی الرحمان، الرحیق المختوم، دارالکتاب والسنیة، 1416-هـ

برای دریافت کتاب به صورت pdf به لینک زیر مراجعه کنید

آیا_حضرت_عیسی_اکنون_زنده_است_یا_مرده؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هجده + یازده =