خدا – آلفا و اومگا

ادموند کارل کورنفلد Edmund Carl Kornfeld

خدا – آلفا و اومگا

به قلم:

ادموند کارل کورنفلد

Edmund Carl Kornfeld

محقق شیمی

نویسنده دارای درجه‌ی A.B. از دانشگاه تمپل و M.A. و دکتر در فلسفه از دانشگاه هاروارد، از سال 1926م در آزمایشگاه‌های تحقیقی لیلی شرکت الی لیلی واقع در ایندیاناپولیس، فعلاً رئیس دائره‌ی شیمی آلی و متخصص در شیمی لاستیک، داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی.

پروفسور «ادوین کانکلین» زیست‌شناس دانشگاه پرینستون غالباً می‌گفت: احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه‌ی حدوث انفجاری در یک مطبعه، یک کتاب قطور لغت به وجود آید. من این بیان را بدون قید و شرط تأیید می‌کنم.

من عقیده‌ی راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری می‌کند. واضح است که لفظ «خدا» در السنه‌ی مختلف معانی مختلف دارد و اینک از آن جمله به سه تعبیر اشاره می‌شود:

  • عقلی که جهان را خلق و قواینن طبیعی را وضع کرده است.
  • خدای مشخص یهود که خالق و رهنمای ملت برگزیده‌ی خود اوست.
  • خدایی که تورات او را خبر داده و وی پیامبرانی مبعوث کرده تا بشر گمراه را به صراط مستقیم هدایت کنند.

مذاهب دیگر نیز تعریفات علی‌حده‌ی از خدا داده‌اند که اگر بخواهیم همه‌ی آنها را بیان کنیم، سخن به درازا خواهد کشید؛ لذا فقط روی سه تعریف فوق بحث می‌کنیم. مسلم است که عده‌ای فقط خدا را با معنی اول قبول دارند، یعنی می‌گویند یک عقل کل وجود دارد که خلقت جهان از اوست. بعضی از ادیان خدا را به هر دو معنی اول و دوم و برخی دیگر به هر سه معنی قبول دارند و به هر صورت از این لحاظ همگی در جبهه‌ی مخالف ملحدین که اساساً منکر وجود خدا هستند، قرار گرفته اند.

من خدا را با تعریف سوم قبول دارم، یعنی خدایی که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده و در آن کتب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است.

نکته‌ی قابل توجه این است که در انجیل که کتاب مقدس مسیحیان است آیه‌ای برای اثبات وجود صانع دیده نمی‌شود و حکایت چنین شروع شده که «در ابتدا خدا…» و در مزامیر داودی نیز که از جانب خدا الهام شده چنین می‌بینیم: «احمق در قلب خود گفت خدایی وجود ندارد». وقتی مشاهده می‌شود که در چنین کتبی نوشته شده که خدا وجود دارد، ولی دلیلی به آن آورده نشده، گستاخی بزرگی است که بشر بخواهد با منطق و سیستم‌های فلسفی موضوعه‌ی خود، وجود یا عدم خدا را ثابت بکند. معهذا من اجازه می‌خواهم از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمه‌ای بیان کنم.

ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول می‌کنیم، و الا باید بگوییم که این جهان و طبیعت که ما آن را درک می‌کنیم فقط و فقط در نتیجه‌ی تصادف به وجود آمده است. برای کسی که شگفتی‌ها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصاً پیش اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه‌ی تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه می‌کنیم و واکنش‌های این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار می‌دهیم، به همان اندازه روشن‌تر در میابیم که یک عقل کل نقشه‌ی عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است.

این فکر نتیجه‌ی تجربه‌ی شخصی من است و من غالب اوقاتی که در آزمایشگاه، میان اجسام بی‌نهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آنها کار می‌کنم، فکر عظمت و حکمت عالیه‌ی آفریدگار مرا مبهوت و متحیر می‌سازد. فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچک‌ترین انحرافی در آنها روی دهد،  باعث بیماری حیوان می‌شود. واقعاً تعجب‌آور است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبه‌خود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد. برای این کار حتماً وجود خالق و پروردگار فوق العاده و حکیمی ضرورت دارد.

من هر قدر بیشتر در آزمایشگاه‌ها به کار تجربه می‌پردازم، ایمانم راسختر و محکم‌تر می‌شود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بی‌دین خودم در هر نقطه‌ی جهان که باشند بیشتر می‌اندیشم. وضع آنها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهدی این‌همه دلیل بارز، باز نمی‌خواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالی که یک ماشین ساده‌ی ساخت بشری، طراح و سازنده‌ای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده‌تر و عجیب‌تر از آنند، صانعی نداشته باشند.

شاید خیلی از دانشمندان وجود خالق حکیمی را قبول دارند، در این صورت برای رسیدن به ایمان به خدایی که پیامبران گفته‌اند راه زیادی نمی‌ماند، چون این راه از متن نوشته‌های کتب مقدس به دست می‌آید و برای پیمودن این راه، طریقه‌های علمی بی‌فایده‌اند و با ایمان قلبی باید این راه کوتاه را سپری ساخت.

اگر ما این ایمان قلبی را داشته باشیم، وجود خدا مانند «آلفا و اومگا» نه تنها به وسیله‌ی «نقشه‌ی رستگاری» که به خاطر بشر طرح شده، بلکه به وسیله‌ی هر یک از اجزاء این جهان پهناور به ما ثابت می‌گردد و همچنان‌که «رابرت گرانت»[1] در سرود مشهور خود گوید:

«ای خالق و حامی و منجی و یاور ما! ما به خدایی معتقدیم که هم خالق ما و هم منجی ماست. این ایمان ما بدون منطق یا دون منطق نیست، بلکه مافوق منطق است و حدود و حوزه‌ی منطق موضوعه‌ی بشری قادر به درک این مفهوم و این ایمان ما نیست. ایمان ما مقدم بر دلیل است؛ زیرا کسی که رو به خدا می‌آورد، باید به او ایمان داشته باشد و بداند که خدا به کسانی که در طلب وی صادقانه قدم می‌زنند جزای خیر خواهد داد و آنها را غریق رحمت خویش خواهد ساخت».

منابع:

[1]. Robert Grant

برای دریافت فایل pdf آن بالای لینک زیر کلیک کنید.

خدا – آلفا و اومگا

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهارده + نه =